آيا شما به سرنوشت اعتقاد داريد؟‌

۸۷ بازديد

آيا شما به سرنوشت اعتقاد داريد؟‌از قديم گفتن سرنوشت هر كسي از پيش تعيين شده اما شايد شما به اين موضوع اعتقاد نداشته باشيد. اما خوبه بدونيد در ذهن هر كسي الگوهايي هستند كه مرتب تكرار مي شن و اين تكرار باعث رخدادن وقايع شبيه به هم در زندگي افراد ميشه آيا شما هم حس كرديد يك سري اتفاقهاي شبيه به هم تو  زندگيتون رخ ميده ؟؟يك سري تلاشهاي ناموفق داريد؟ يك انتخابهايي مي كنيد كه نتيجه اش اصلا اوني نيست كه شما انتظارشو داشتيد؟
براي اينكه بهتر متوجه اين موضوع بشيد لازمه ابتدا با ذكر چند مثال  اين الگوهاي ذهني رو بيشتر بشناسيد. متوسط سرعت مطالعه مردم ايران ۱۵۰ كلمه در دقيقه است و اين در حاليه كه اين عدد براي امريكا ۸۵۰ كلمه و مردم ژاپن ۱۲۰۰ كلمه در دقيقه است  يعني تقريبا سرعت مطالعه امريكايي ها حدود ۵ و نيم برابر و ژاپني ها ۸ برابر ماست و مسلما مي دونيد كه اين تفاوت كوچك چقدر ميتونه روي سرنوشت يك ملت تاثير بگذاره چون اگه يك ژاپني در طول روز تنها يك ساعت مطالعه كنه معادل ۱۲ ساعت مطالعه ما فراگيري داشته 
احتمالا تصورتون اينه كه  در زمان مطالعه اونها چشمهاشون سريعتر روي متن حركت ميكنه اما واقعيت اينه كه ما در هنگام حركت چشمها مطالعه نمي كنيم بلكه در مسير حركت از ابتداي سطر به انتهاي اون بارها چشم ما متوقف ميشه و كلمات خونده ميشه و بعد مجددا حركت ميكنه .اما اين توقف ها اينقدر كوتاه هستند كه ما در حالت عادي متوجهش نميشيم
 ذهن هر انسان يك سري از كلمات رو براي توقف انتخاب مي كنه.ممكنه چشم من و شما براي خوندن اين جمله :  او در مدرسه جايزه گرفت 
فقط يكبار توقف كنه اما نقطه توقف چشم شما كلمه مدرسه باشه و  چشم من روي كلمه جايزه توقف كنه .اما چون اين توقفها با سرعت بالا و به شكل ناخوداگاه رخ ميده ما متوجهشون نميشيم ولي اين عدم آگاهي از اهميت اون كلمات كم نميكنه چون كلمه اي كه چشم هر كس براي توقف انتخاب ميكنه بينش هر كسي نسبت به اون متن رو شكل ميده و درك نهايي از يك مطلب به اون بينش فرد به زندگي برميگرده .

اين قاعده روي ساير حواس ما هم به همين ترتيب صدق ميكنه .مثال ديگه: اگه به شما يك عكس نشون داده بشه كه در اون توپ – همبرگر و كتاب قرار داشته باشه در كسري از ثانيه چشم شما يكي از اون سه چيز رو براي توقف و شناسايي عكس انتخاب مي كنه چون اين انتخاب ناخوداگاه انجام ميشه شما متوجه نميشيد چشمتون روي كدوم يكي  متوقف شده اما اگه در مقابل سنسور حركت مردمك چشم باشيداون دستگاه به شما خواهد گفت كه شما يك ورزشكار هستيد يا اهل مطالعه و يا يك فرد شكمو . راز مهم اينه كه با اينكه انتخاب محل توقف با چنان سرعت بالايي توسط  ذهن ناخودگاه ما صورت ميگيره كه كنترلي روش نداريم  ولي تازماني كه چشم ما همبرگر رو پيش از توپ انتخاب ميكنه نبايد اميدي به لاغر شدن داشته باشيم .
چه عاملي باعث اين انتخاب ناخوداگاي ميشه؟ احتمالا شما هم حس كرديد  كه از وقتي ماشين جديدتون رو خريديد شبيه ماشين شما تو خيابونها زيادتر شده در حاليكه دليل اين احساس همون توقف اوليه چشم شماست كه باعث شده ماشينهاي شبيه ماشين شما بيشتر به چشمتون بيان  .
بارزترين نوع گير افتادن تو اين چرخه تكرار رو افرادي كه در دام اعتياد افتادن تجربه مي كنند .كسيكه به بتازگي اعتيادشو ترك كرده وقتي در پياده روي خيابون قدم ميزنه از بين تصوير دهها اتوموبيل و چهره دهها رهگذرو دهها تابلوي رنگارنگ و ويترين هاي اشباع شده از كالاهاي متنوع - نظرش به سوراخهاي ديوار پياده رو جلب ميشه كه درون اونها مي شه مواد مخدر رو مخفي كرد و اين يعني لغزش مجدد و انديشه بازگشت به سومصرف مواد مخدر  . 
وقتي قرار باشه اين فرد در بازي اسم و فاميل شركت كنه اولين اسمي كه با حرف سين به ذهنش ميرسه ساقيه يا اولين فاميلي كه با حرف ميم بيادش مياد منقل فروشه . اين انديشه هاي  مضر كاملا ناخوداگاه به ذهن فرد ميرسه. 

 در انتهاي اين بحث به اين نكته هم اشاره كنم كه  طبق قانون مادر بزرگ در علم ژنتيك، ما در بدو ورود به اين دنيا هم يك سري الگوهاي ذهني داريم كه طبق اونها دست به انتخابهاي ناخوداگاهي مي زنيم و  براي ايجاد اين تغييرات با كمك بازي ارتعاش ميشه از سنين ۳ -۴ سالگي  گرايش ناخوداگاهي كودك رو به سمت موضوعات مفيدي  مثل علاقه به كتاب – ورزش هدايت كرد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.